View Full Version : همه چیز در مورد زلزله و زلزله ی تهران
reza6662
13 January 2006, 02:08 PM
هر گونه مطلب در مورد زلزله و به خصوص زلزله ی تهران دارید، درج نمائید. اینجانب نیز به فراخور، مطالب جالب و علمی را خواهم نوشت. (البته با ذکر منبع)
reza6662
13 January 2006, 02:12 PM
زمین شناسی منطقه ی تهران
براي بررسي زلزله تهران بايد دو مورد لرزه خيزي شهر تهران و آسيب هاي وارده بر شهر تهران در اثر زلزله را مورد بررسي قرار داد.
۱. زلزله خيزي تهران و گسلهاي آن :
تهران از كوهپايههاي جنوبي البرز آغاز ميشود و تا دشت ري امتداد پيدا ميكند. در كوهپايه تهران با دو فرونشست و سه رشته بلندي مواجه هستيم :
بلنـديها : ۱. سعادت آباد ، شميران ، دزاشيب ۲. تپههاي امانيه ، الهيه ، قيطريه ، فرماينه 3. طرشت ، عباس آباد
فرونشست ها : ۱. اوين ، تجريش ، نياوران ۲. داووديه
بلندهاي شماره يك يعني سعادت آباد و شميران و دزاشيب توسط گسل نياوران روي فرونشست اوين تجريش رانده شده است، بلنديهاي شماره دو يعني امانيه ، الهيه و فرمانيه توسط گسل محموديه از شمال بروي فروشست هاي اوين تجريش نياوران قرار گرفتهاند، اين تپهها از سمت جنوب بر روي فرونشست داووديه قرار ميگيرند، بلنديهاي طرشت و عباسآباد از سمت شمال به وسيلة گسل داووديه بر روي فرونشست داووديه رانده شدهاند.
و اما در سطح دشت تهران تا ري با فرونشست بزرگ ري مواجه هستيم كه در آن گسلهاي معروف ري و كهريزك قرار دارد.
گسلهاي اصلي تهران :
گسل مشا - فشم ، گسل شمال تهران ، گسل نياوران ، گسل تلو پايين ، گسل محموديه ، گسل شيان و كوثر ، گسل شمال ري ، گسل جنوب ري ، گسل کهريزك ، گسل گرمسار ، گسل پيشوا ، گسل پارچين البته گسلهاي فرعي زيادي در سطح شهر تهران موجود ميباشد. مانند نارمك ، شادآباد ، داووديه ، عباس آباد ، باغ فيض و . . .
با توجه به تعداد بسيار زياد گسلها در سطح تهران و سوابق تاريخي فعاليت اين گسلها به اين نكته كه روزي نه چندان دور تهران با زلزله عظيم مواجه خواهد شد پي ميبريم ، در سوابق تاريخي شهر تهران، زلزلههاي بسيار بزرگي مانند زلزله 1/7 ريشتري دماوند در سال 1830 ، 2/7 ريشتري سال 1117 ميلادي در كرج ، 7/7 ريشتري طالقان در سال 958 ميلادي ، 1/7 ريشتري شهر ري در سال 855 ميلادي و بسياري ديگر زلزلههاي بالاي 7 ريشتر در تاريخ شهر تهران ثبت شده است. دوره بازگشت زلزلههاي تهران در حدود 150 الي 200 سال ميباشد، به خاطر اينكه از آخرين زلزله نيرومند بيش از 170 سال گذشته است، خطر زلزله در تهران بسيار بالا ميباشد.
۲. آسيبهاي وارده بر شهر تهران :
به صورت تيتروار ميتوان آسيبها را به صورت زير بيان كرد :
ريزش ساختمانهاي مسكوني، تجاري، اداري - قطع و خرابي لولههاي آب و گاز ، قطع شبكه برق، خرابي و مسدود شدن راهها و پلها
بيشتر ساختمان هاي شهر تهران جزو ساخت و سازهاي قديمي مي باشد كه مقاومت چنداني در برابر زلزله ندارند و حتي در ميان ساخت و سازهاي جديد به علّت سودجويي و ساخت و ساز هاي غيرمجاز بيشتر اين ساختمانها در برابر زلزله پايدار نخواهند بود، حتي در بسياري از ساخت و سازهايي كه در آن اصول مهندسي عمران و پايداري در برابر زلزله را رعايت كردهاند به خاطر پديدههايي چون روانگريي به علت بالا بودن سطح تراز آب در شهر تهران و نوع خاك بعضي مناطق شاهد خرابي ساختمانها بر اثر زلزله خواهيم بود.
سطح آبهاي زيرزميني و مشكل زلزله در تهران
شايد يكي از مهمترين عوامل خرابي در زلزله پديده روانگرايي در خاك در زير پي سازهها ميباشد، به علت اينكه جلوي خرابي سازه بر اثر نيروي افقي زلزله را ميتوان با تدابيري گرفت، اما در خاكهاي ماسهاي و از آنجايي كه بيشتر خاكهاي سطح شهر تهران از نوع آبرفتي و ماسه اي ميباشند به علت عدم وجود كانالهاي فاضلاب و بالا آمدن سطح تراز آب ، لايهاي سست ماسهاي و اشباع از آب را تشكيل داده است كه بر اثر زلزله اين لايه حالت خميري گرفته و ساختماني كه حتي بر اثر نيروي افقي زلزله خراب نميشود را در خود واژگون ميكند و ساختمان بر حسب ميزان زلزله كج يا كاملاً واژگون ميشود. اين مسئله از آنجا مهم است كه در قسمتهاي جنوبي تهران تراكم جمعيت بسيار بالا ميباشد و همينطور سطح تراز آبهاي زيرزميني بسيار بالا بوده ، به طوريكه در بعضي مناطق مانند بازار با كندن زمين تا عمق 5 متر به آب خواهيم رسيد. بهترين چاره براي اين مشكل احداث كانالهاي فاضلاب ميباشد كه موجب پايين رفتن سطح آب زيرزميني ميگردد، البته سطح آبهاي زميني به آرامي پايين خواهد رفت و مدت زمان زيادي نسبتا براي اين موضوع مورد نياز ميباشد، البته با پايين رفتن سطح آب احتمال پديد آمدن نشستهايي در سازهها وجود دارد.
يكي ديگر از عوامل تخريب سازه ، احداث سازه ها در شيب بسيار زياد و همچنين احداث ساختمانها در لبه شيروانيها به خصوص در نواحي شمالي تهران ميباشد كه خطرهاي زمين لغزش و سنگ ريزش را در پي دارد ، به طوريكي كه خاك زير ساختمان به حركت در آمده و در زير ساختمان ميلغزد.
نشستهاي ناگهاني در اثر زلزله يكي ديگر از خطرهاي زلزله ميباشد ، در خاكهاي سست و دستي مانند يوسف آباد و نواحي جنوب تهران خاك داراي پتانسيل بسيار بالايي براي نشست ميباشد كه نيروي زلزله اين پتانسيل را فعال ميسازد، اين مشكل در نواحياي مانند ميدان ونك، گاندي، خيابان مطهري و عباسآباد كه در اثر تسطيح تپهها به وجود آمدهاند بسيار جدي مي باشد.
پيامدهاي زلزله در تهران آنقدر زياد است كه از حوصلة خواننده خارج است. مشكلاتي چون نا امني و آشوب بعد از زلزله نيز وجود دارد كه مربوط به حوزه روانشناسي و جامعهشناسي ميباشد. عدم وجود گروههاي امداد و نجات، (امداد هوايي شهر تهران، تنها 2 فروند هليكوپتر دارد! ) قطع لولههاي آب و شبكه برق، آتشسوزي ناشي از تركيدن لولههاي گاز و بسياري مشكلات ديگر بر خود مشكل زلزله دامن زده و بحران را جديتر ميكند.
منابع :
مجله عمران شريف
گود و برداري و ايمن سازي از انتشارات شهرداري تهران
توان لرزه خيزي گستره تهران و پيرامون - قريشي
reza6662
14 January 2006, 12:36 AM
در مورد هر زمين لرزه اصطلاحاتی وجود دارد که مشخصات زلزله بر مبنای آنها بيان میگردند:
1- کانون زلزله: نقطهای واقعی در درون زمين است که محل آزاد شدن انرژی و وقوع زلزله است.
2-مرکز سطحی: نقطهای روی سطح زمين است که مستقيمن بر روی کانون وجود دارد و معمولن دچار بيشترين خسارات در هنگام وقوع زلزله میشود.
3-شدت زلزله: ميزان خرابی که يک زلزله در يک محل معين ايجاد میکند و معمولن با دور شدن از مرکز سطحی از شدت زلزله کاسته میشود.
4- بزرگی زلزله: ميزان انرژی که در هنگام وقوع زلزله آزاد شده را مشخص میکند بر حسب مقياس ريشتر بيان میگردد.
reza6662
14 January 2006, 12:52 AM
تعريف گسل توسط Denis در سال ١٩٦٧ ارائه شد. وي بيان داشت: سطوح شكستگي كه با جابجايي محسوس اتفاق افتاده باشد را گسل ميگويند.
روشهاي مختلفي براي طبقه بندي گسل ها ارائه شده كه به برخي از آنها اشاره ميكنيم:
- طبقه بندي گسلها بر حسب اثر شكستگي در صفحه گسل نسبت به وضعيت لايه ها. بر اين اساس گسلها را به سه دسته تقسيم ميكنند:
1-گسل امتدادي: اثر گسل موازي امتداد لايه ها است.
2-گسل شيبي: اثر گسل عمود بر امتداد لايه ها است.
3-گسل متقاطع: اثر گسل نه موازي و نه عمود بر امتداد لايه ها است.
این هم تصویری از یک گسل (به جابجایی لایه های رسوبات در محل گسل توجه فرمائید)
- در طبقهبندي مدرن، گسلها را بر مبناي جهت حركت در طول صفحه گسل به صورت امتدادلغز ، شيب لغز و مايللغز بيان ميكنند.
هر دسته از اين گسل ها بر اساس جهت حركت فراديواره (Hanging wall) نسبت به فروديواره (Foot wall) تقسيمات جديدي پيدا ميكنند:
1-گسل شيب لغز:
الف- گسل نرمال: فراديواره نسبت به فروديواره به سمت پايين حركت كرده است.
ب- گسل معكوس: فراديواره نسبت به فروديواره به سمت بالا حركت كرده است. اين نوع گسل با توجه به شيب ديواره گسل خود به سه نوع تقسيم ميشود:
ب-۱) شيب بيش از 45 درجه: گسل معكوس
ب-۲) شيب كمتراز 45 درجه: گسل رانده
ب-۳) شيب كمتر از 10 درجه: گسل رو رانده
2- گسل امتداد لغز: اين نوع گسل حركت افقي و شيب نزديك به قائم دارد و به دو صورت راستگرد و چپگرد بيان ميشود.
3- گسل مايل لغز: اگر هر يك از گسل هاي شيب لغز داراي حركت امتداد لغز به سمت چپ يا راست باشند جزئي از اين دسته خواهند بود.
reza6662
14 January 2006, 09:05 PM
بحث بعدی من، درباره ی این است که تهران برای زندگی، مکان مناسبی نیست. جدا از مباحث مربوط به ترافیک زیاد خیابانها، آلودگی های صوتی و هوایی؛ مهمترین مسئله وقوع زلزله ای با قدرت بیش از 7 ریشتر در محدوده ی شهر تهران است که به عقیده ی من در صورت وقوع چنین حادثه ای، کسی نمی تواند انبوه زخمی ها و کشته شدگان را جمع آوری و مدیریت نماید.
فکر می کنید چقدر احتمال وقوع زمین لرزه ی بالای 7 ریشتر در تهران وجود دارد؟ در مباحث بعدی به این مبحث نیز خواهیم پرداخت.
reza6662
15 January 2006, 10:58 PM
خلاصه: در سال 64 بسياري از مسوولان مي دانستند که تهران ديگر جاي مناسبي براي پايتخت بودن نيست. جمعيت آن روز تهران بيش از شش ميليون نفر نبود، ولي جنگ امکان هر نوع برنامهريزي را ميگرفت.
وقتي دانشجوي سال سوم زمين شناسي بودم، خرداد 69، چند روز قبل از زلزله گيلان، استادمان بحث زلزله را پيش کشيد، گفت که براساس گزارش بربريان، وضع تهران به لحاظ لرزهخيزي بسيار اسفناک است. مانوئل بربريان، مدرس سابق دانشگاه، از ايران رفته بود ولي تحقيقاتش آنقدر دقيق بود که بسياري روي آن قسم ميخوردند. در سال 64 بسياري از مسوولان ميدانستند که تهران ديگر جاي مناسبي براي پايتخت بودن نيست. جمعيت آن روز تهران بيش از شش ميليون نفر نبود، ولي جنگ امکان هر نوع برنامهريزي را ميگرفت. کمکم بحث جابهجايي پايتخت به نقطهاي امن مطرح شد و عدهاي صحبت از يافتن نقاطي مناسب در ايران مرکزي ميکردند (ايران مرکزي به لحاظ زمينشناسي بين البرز، زاگرس و لوت قرار دارد.) با پيداشدن سروکله غلامحسين کرباسچي و حاکم شدن گروه او بر بلديه پايتخت، طرح جابهجايي به فراموشي سپرده شد. کرباسچي معتقد بود که همين تهران درب و داغان را ميتوان نوسازي کرد و در آن زيست . . . ميگفت که ما نبايد سياست غلط برزيليها را دنبال کنيم که پايتخت جديدي ساختند، بدون رونق ريودوژانيرو و سائوپاولو و ديگر شهرهاي بزرگ برزيل. او برزيليا را نطفه حرامِي ميدانست که نميبايستي الگو قرار گيرد. کرباسچي فقط در و ديوار شهر را رنگ نزد، پارکها و بوستانها را پر از گل کرد . . . گل همين پنج روز و شش باشد اما دوران کرباسچي هميشه خوش نبود . . . !
همه يادشان رفته بود که مشکل اصلي تهران چيست. خواجه اندر نقشبند ايوان بود و خانه از پايبست ويران . . . با سياستهاي گروه جديد حاکم بر شهرداري، قيمت زمين و مسکن اندک اندک زياد ميشد. تهران هم به تقليد از شهرهاي بزرگ دنيا بايد پر از برج و بارو ميشد. ولي ساختن برجهاي اداري در مرکز شهر با آن بار ترافيکي زياد، چندان جذاب نبود. حتي فکر ساختن برجهاي مذکور در محدوده تپههاي عباس آباد از يادها رفت، صرف در ساختن برجهاي مسکوني بود، ولي در مناطق خوش آب و هواي تهران. طرح جالبي در انداخته بودند . . . ولي کموقتي برجها بر خانههاي اطراف سايه گسترد و متدينين به اشراف چشمهاي برج بر اندروني همسايگان معترض شدند ماجرا شکل جديدي به خود گرفت. هر از گاهي صدا و نداي ضعيفي از جايي در دانشگاه شنيده ميشد که اين برجها در مقابل زلزله ايمن نيست . . . ولي کو گوش شنوا! گزارش بربريان و ده ها محقق ديگر خاک ميخورد. برجسازي با سرعتي وحشتناک در شمال تهران دنبال ميشد، بر زمينهاي کشاورزي قديمي و باغهاي باصفاي شميران. درختها را يکييکي ميانداختند، ابر و باد و مه و خورشيد و فلک در کار بود تا برجسازان اهل کلک ناني به کف آرند و شهرداري هم از فروش آسمان بالاي سر پي برج سهمي براي کاشتن نهالهاي بي فايده کاج به دست آورد. بعضي منتقدين قدرتمند برجسازي را با دادن مجوز ساکت کردند، به عبارتي مخالف را به منتقد و منتقد را به دوست تبديل نمودند!
در اواخر دوران کرباسچي، يکي از گردانندگان پژوهشگاه زلزلهشناسي گزارشي را تقديم شهرداري کرد که اندکي تکان دهنده بود. او براساس ميزان مقاومت بناهاي مناطق مختلف شهر تهران و احتمالهاي ديگر نظير آتشسوزي، بيماري و . . . تعداد کشتههاي زلزله تهران را بالاتر از يک ميليون نفر پيشبيني کرده بود و زخميهاي اين واقعه را تا چهار ميليون نفر تخمين زد. اين گزارش بعدها با تحقيقات مقدماتي ژاپنيها (جايکا) کاملتر شد. آنها بر پايه آمار و ارقام ناقص بدست آمده از شبکه لرزهنگاري تهران و بررسي اوليه مناطق شهر، ابعاد جديدي را معلوم کردند . . .
اولاً بسياري از مناطق متراکم و فقير جنوب شهر تهران به شدت آسيبپذير بودند، شهر تهران هم به هيچ وجه فضاهاي لازم براي اسکان زلزلهزدهها را در خود نداشت. شبکه راهها و اتوبانهاي تهران در هنگام وقوع زلزله ناکام ميشد . . . امکان کمک رساني به زلزلهزدهها و مجروحين زير آوار مانده بسيار کم بود و . . . در جریان محاکمه ی شهردار اسبق تهران کسي حواسش به اين پرسش اساسي نبود، چرا کرباسچي بدون مطالعه وضعيت ساختاري زمين تهران، نگذاشت پايتخت را جابهجا کنند؟ پايتختي که بيشترين کارشناس و اهل فن کشور را در خود جاي داده است، بخش عمده اقتصاد مملکت در آن جريان دارد، بزرگترين دانشگاههاي کشور در آن است و . . .
هر وقت زلزلهاي ميآيد قربانيان بيشماري ميگيرد، همة ما تازه يادمان ميآيد که وضع تهران اندکي خراب است . . . از سوي ديگر برخي کارشناسان به شيوه ساخته شدن برجها بر خاکهاي سست باغهاي قديمي شمال تهران معترض بودند. برخي برجهاي الهیه بر شيب تپه ها بنا شده بود . . . بخش مهمي از درآمد شهرداري تهران در دوران کرباسچي از فروش تراکم و دادن مجوز به برجسازان به دست آمده بود. ولي چه کسي است که شنيده باشد که اين پول صرف مقاومسازي خانههاي شهروندان مسکين مناطق 15، 13 و 17 و . . . تهران شده باشد؟ آپارتمانهاي چندطبقه و برجهاي کوچک سعادت آباد و پونک يکي يکي از دل خاک سربر ميآوردند.
خود شهرداري سرمايهگذار مجتمع بوعلي در کنار کوي فراز سعادت آباد شد . . . مجتمعي که بايد ساخته ميشد و بعد معلوم شد که بر روي گسل بنا شده !!
بعضيها اسم بربريان و گزارش او را در ذهنشان جست و جو ميکنند . . . مصاحبه با کارشناسان پژوهشگاه زلزلهشناسي و کارشناسان وزارت مسکن از نو آغاز ميشود. اوّلين کساني هم که ماجرا را فراموش ميکنند خود ما روزنامهنگاران هستيم. روزي سنمار معمار را از کاخي که ساخته بود به پايين انداختند، چون کار را درست انجام داده بود، پس برخي معماران و برجسازان ايراني به خوبي فهميدند که بايد چه بکنند . . . براي زنده ماندن بايد مسووليت را به دور انداخت و شرف را پول معني کرد. به هنگام برکناري کرباسچي از قدرت و آغاز محاکمهاش، مهاجراني او را با سنمار مقايسه کرد . . . آيا کرباسچي کارش را درست انجام داده بود؟ لابد! بر روي شهر ماله کشيدن و بر خراب آباد گل کاشتن و حفظ ظاهري پايتخت، آنهم با آن همه سروصدا و تبليغات و هياهو . . . شماتت کردن کرباسچي دردي را دوا نميکند. ولي آيا صاحبان چشمان بينا عبرت ميگيرند؟
نیک آهنگ کوثر
arash p mbz bmw
19 January 2006, 12:36 PM
زلزله چیست؟
لرزش ناگهانی پوستههای جامد زمین ، زلزله یا زمین لرزه نامیده میشود. دلیل اصلی وقوع زلزله را میتوان افزایش فشار بیش از حد داخل سنگها و طبقات درونی زمین بیان نمود. این فشار به حدی است که در سنگ گسستگی بوجود میآید و دو قطعه سنگ در امتداد سطح شکستگی نسبت به یکدیگر حرکت میکنند. به سطح شکستگی که توأم با جابجایی است، گسل گفته میشود. وقتی که سنگ شکسته میشود، مقدار انرژی که در زمان طولانی در برابر شکستگی حالتهای مختلفی را برای آزادسازی انرژی نهفته شده بوجود میآورد.
بطوری که در ابتدا فشار و نیروهای درونی ممکن است باعث ایجاد یکسری لرزههای خفیف و کوچک در سنگها شود که پیش لرزه نامیده میشود. بعد از اینکه فشار درونی بر مقاومت سنگها غلبه کرد انرژی نهفته آزاد میگردد و زمین لرزه اصلی رخ میدهد، البته نباید از اثر لرزشهای کوچکی که بعد از زمین لرزه اصلی نیز اتفاق میافتد و به نام پس لرزه معروف هستند، چشم پوشی کرد. لرزه ، پیش لرزه ، لرزه اصلی و پس لرزه مجموعا یک زمین لرزه را نشان میدهند.
باید توجه داشت که تمام زلزلهها با پیش لرزهها همراه نیست و همچنین پیش لرزه را نمیتوان مقدمه وقوع یک زلزله بزرگ دانست، زیرا در بسیاری از موارد یک زلزله مخرب خود یک پیش لرزه فوق العاده مخربی بوده است که در تعقیب آن اتفاق افتاده است. همچنین در بسیاری از زمین لرزهها زلزله اصلی بدون هیچ لرزه قبلی و یکباره اتفاق میافتند، زلزلههایی هم در اثر عوامل دیگر مثل ریزشها (مثلا ریزش سقف بخارهای آهکی و زمین لغزشها) و یا در بعضی موارد فعالیتهای آتشفشانی (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A A+%D8%A2%D8%AA%D8%B4%D9%81%D8%B4%D8%A7%D9%86%DB%8C ) نیز بوجود میآید که مقدار و شدت آنها کمتر است.
چرا زلزله بوجود میآید؟
به درستی مشخص نیست که چرا زلزله بوجود میآید، اما همانطور که قبلا اشاره شد تجمع انرژی در درون زمین از یک طرف و افزایش نیروی زیاد در درون زمین و عدم تحکمل طبقات زمین برای نگهداری این انرژی از طرف دیگر موجب شکسته شدن زمین در بعضی نقاط آن شده و انرژی از محل آن آزاد می شود. این شکستگی که اکثرا با جابجایی زمین اتفاق میافتد باعث خطرات و ایجاد لرزش زمین میشود که به آن زلزله گفته میشود.
اما این انرژی از کجا می آید؟ برخی معتقدند که زمین از ورقههایی تشکیل شده است که این ورقهها با صفحاتی که در کنار هم قرار دارند به یکدیگر فشار وارد کرده و باعث میشوند که ورقههایی که دارای وزن کمتری هستند به داخل زمین فرو روند (این پدیده در اصطلاح علمی فرو رانش صفحات گفته میشود). همچنین ممکن است که ورقهها در کنار یکدیگر به هم فشرده شوند. در اثر فرو رانش و پایین رفتن صفحه به درون زمین و به دلیل افزایش فشار و دمای طبقات درونی ، ورقه شروع به گرم شدن و ذوب شدن میکند و مواد مذاب حاصله سبک شده و مجددا به سمت بالا حرکت کرده و فشاری را به طبقات مجاور وارد میکند.
ترکیب این نیروها در درون زمین باعث ایجاد یک حالت عدم تعادل انرژی میشود، این وضعیت تا زمانی که طبقات فوقانی و سطحی زمین تحمل مقاومت در برابر آن را داشته باشند حفظ میگردد. اما زمانی که سنگها دیگر تحمل این فشارها را نداشته باشند، انرژی به یکباره آزاد میگردد و زلزله بوجود میآید. البته این بدان مفهوم نیست که تمامی زلزلهها بدین طریق ایجاد میشوند، بلکه میتوان گفت بخش اصلی زمین لرزهها ، با این فرضیه قابل توجیه است.
رابطه گسل با زلزله
رابطه گسل - زلزله دو طرفه میباشد. یعنی وجود گسلهای فراوان در یک منطقه سبب بروز زلزله میگردد. این زلزله به نوبه خود سبب ایجاد گسل جدیدی گردیده و نتیجتا تعداد شکستگیها زیادتر شده و به این ترتیب قابلیت لزره خیزی منطقه افزایش مییابد.
نحوه آزاد شدن انرژی زلزله
ممکن است یک زلزله به همراه خود پیش لرزه و پس لرزههایی داشته باشد، که این دو قبل و بعد از زلزله اصلی ممکن است وقوع یابند، به عبارتی دیگر این موضوع به نحوه آزاد شدن انرژی زلزله بستگی دارد. بطوری که انرژی زلزله بصورتهای زیر آزاد میگردند:
پیش لرزه
گاهی اوقات از بروز زلزله اصلی ، یکسری زلزلههایی با بزرگی کمتر از زلزله اصلی به وقوع میپیوندند که معمولا فراوانی آنها با نزدیک شدن به زمان وقوع لرزش اصلی ، افزایش مییابد.
لرزش اصلی
همان زلزله اصلی بوده که بواسطه آن اکثر انرژی ذخیره شده در سنگها یکباره آزاد میگردد و چنانچه دادههای مربوط به یک زلزله بزرگ غیر دستگاهی باشد مهلرزه نامیده میشود.
پس لرزه
زلزلههای خفیفتری که غالبا پس از لرزش اصلی ، از حوالی کانون زلزله اصلی منشأ میگیرند، را پس لرزه میگویند. پس لرزهها میتوانند حتی تا سالها پس از وقوع زلزلههای اصلی نیز به طول انجامد.
دسته لرزه
مجموعهای از تعداد زیادی زلزله که در یک منطقه محدود در مقطع زمانی در حد هفته تا چند ماه به وقوع میپیوندد. دسته لرزهها غالبا در نواحی آتشفشانی دیده میشوند.
ریز لرزه
زلزلههای ضعیفی هستند که بزرگی آنها 3 ریشتر و یا کمتر از 3 بوده و غالبا افزایش ناگهانی و نامنظم آنها نشانه قریب الوقوع بودن مهلرزه یا زلزله اصلی میباشند.
تعریف زلزله
برای شناخت هر پدیده ای درجهان واقع لازم است ابتداازآن تعریف مناسب ونسبتاً جامعی داشته باشیم ، چرا که بدون دانستن تعریفی مناسب ازآن نمی توان به کنه پدیده پی برد وآن رابه خوبی درک نمود.
file:///D:%5CDOCUME%7E1%5Cpezeshki%5CLOCALS%7E1%5CTemp%5Cm sohtml1%5C01%5Cclip_image001.gif
مردم عامی درکلامی ساده زلزله راحرکت ناگهانی زمین ناشی ازخشم نیروهای ماوراء الطبیعه وخدایان می دانند که بر بندگان عاصی وعصیــــــانگر خودکه نافرمانی خداخود را نموده ومرتکب گناهان زیادی شده اند می داننــد .
اگر چه امروزه با گسترش دانش تجربی این تعریف در زمره اباطیل وخرافات قرارگرفته ،ولی هنوز در جوامع ومردم کم دانش وجاهل مورد قبول است.
درفرهنگ تک جلدی عمید زلزله را با فتح حروف « زَ» و « لَ » یعنی زَلزلَه برخلاف آنچه در زبان عامه مردم رایج است ، آورده ومی نویسید :
« زمین لرزه ، لرزش وجنبش شدید ویا خفیف قشر کره زمین که به نقصان درجه حرارت مواد مرکزی واحداث چین خوردگی وفشار یادر اثر انفجارهــای آتشفشانی بوقوع می رسد .»
در فرهنگ جغرافیا تالیف پریدخت فشارکی وهمچنین در فـــــرهــــنـگ جغرافیائی تالیف مهدی مومنی تعریفی مشابه هم به گونه زیر ارائه شده است:
«جنبش یا تکان پوسته زمین که به صورت طبیعی ناشی از زیر پوسته زمین است بعضی وقتها زلزله باعث تغییراتی در سطح زمین می شود ، اما اغلب زیان بوجود آمده ناشی ازتکان ها فقط محسوس است وممکن است زلزله بوسیلــــه یک انفجار آتشفشانی بوجود آید. زلزله در حقیقت در بیشتر نواحی آتشفشانی امری عادی است واغلب قبل ویا همزمان با انفجار اتفاق می افتد . اصل زلزلـــه تکتونیکی است واحتمالاً وجود یک شکست لازمه آن است . موجهای زلزلـــه دست کم در سه جهت اتفاق می افتد ودر یک مسافت قابل ملاحظه از مکــــان اصلی بطور جداگانه حس می شوند . وقتی امواج زلزله ازمکانی می گـــــــذرد زمین وساختمانها می لرزند وبه جلووعقب می روند .بالاترین زیان ناشی اززلزله همیشه در مرکز زلزله یعنی جائی که حرکت بالاوپائین است نیست امـــــــــا در مکانــــهائی که موجهای زلزله بصورت مایل به سطح می رسد ونزدیک مرکــز زلزلــــه باشند دارای بالاترین زیان می باشند .یک زلزله شدید معمولاً بوســـیله یکسری دیــــگر ازتکانها همراه می شود .زلزله ای که که در نزدیک یازیردریا اتفاق مـــــی افتد سبب حرکات شدیدآبها شده وبعضی وقتها امواج بــــــزرگی ازآن ناشی مـــی شود ودر مسافت زیاد این امواج ادامه پیــــدا می کنند وگاهگاهی باعث تلفات جــبران ناپذیر ومرگ ومیرمی شوند .طغیان نواحی ساحلی بیشتراز خود زلزلـــه بــــاعث خسارت می شوند ، در نواحی آتشفشانی زلزله عملاً هر روز اتفاق می افتـــد. به عنوان مثال در هاوائی هرساله صدهاتکانهای کوچک ثبت می شوند .»
درفرهنگ گیتا شناسی تالیف عباس جعفری آمده است:
«جنبش سریع ومحسوسی که درنتیجه جابجائی ویا جایگیری تخته سنگهای زیر پوسته زمین پدید می آید،در نتیجه این جنبش یـــــــک سری لرزش های موجی شکل پدید می آیدوگاه تغییرات ارتفاعی پوسته زمین راباعث می گرددواغلب ضایعات وزیان های جانی وفراوانی ازخود برجا میگذارد.زمین لرزه بیشتر مخصوص نواحی آتشفشانی بوده وگاه باخروش وفوران کوههای آتشفشانی همراه می گرددودرحالات شدیدشکستهاوبریدگیهای مهم ومشخص درروی پوسته زمین از خــودبجـــــای
میگذارد.غالب زمین لرزه ها حداقل با سه نوع موج لرزاننده همراه است .در مرکز وقوع زمین لرزه سه موج مزبور بطور همزمان اثرگذارده و ساختمانهاوتأسیسات واقع دراین منطقه را با نوسان های شدید به عقب و جـــــلوومی برد و حد اکثر خسارت و زیان در محلی که امواج مزبور بطور مورب به سطح زمین می رسندوارد می سازد.....»
محمود صداقت درکتاب“ زمین شناسی برای جغرافیا ” تعریفی بدینگونه ارائة می دهد:
«زمین لرزه عبارت است ازحرکات ولرزش های ناگهانی و گذرا در زمین که از ناحیه محدودی منشأ می گیرد و ازآنجا درتمام جهات منتشر می شوند.»
در کتاب فیزیکال جئوگرافی1 (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/1) آمده است:
«زلزله یکسری ازتکانها ولرزشهای ناگهانی که از آزاد شدن فشار در طول گسل های فعال ودر مناطق آتشفشانی فعال ناشی می شود.تکانها ولرزشهای سطح زمین که در ارتباط با حرکات پوسته زمین در زیر زمین می باشد.»
در فرهنگ آکسفورد آمده است:
«حرکات ناگهانی وشدید سطح زمین.»
از تعاریف ذکر شده در فوق ومنابع دیگر می توان برداشت زیر را نمود:
«زلزله عبارت از حرکات و ارتعاشات نا گهانی سطخ زمین ناشی از شکسته شدن سنگهای پوسته زمین و رها شدن انرژی ذخیره شده در آنها است که در صورت شدت زیاد در مراکز انسانی موجب خسارتهاوزیانهای فراوان می شود.»
زلزله از یکطرف موجب شکسته شدن و جابجائی بین توده های سنگی پوسته زمین می شود و ازطرف دیگر همین جابجائی و شکسته شدن منجر به ایجاد امواج و انتشار در درون زمین می شود ، مانند انداختن قطعه سنگی در حوض یا دریاچه که منجر به ایجاد امواجی می شود.
زلزله مانند شکسته شدن قطعه چوب خشک شده ای می ماند که از یکطرف موجب گسیخته شدن چوب و از طرف دیگر موجب انتشار امواج در اطراف خود می شود.
reza6662
19 January 2006, 12:54 PM
اساساً زلزله چيست و چه عواملی دارد؟
دکتر عکاشه: علّت اصلی زلزله گرمای زیاد داخل کره زمين است. درون زمين بسيار داغ است و حرارت آن به پنج تا شش هزار درجه میرسد. هرجا که حرارت باشد، حرکت هم هست. پس حرارت مرکز زمين منتقل میشود به لايههای بالا و آنها را به حرکت در میآورد. هرجا که لايهها ضعيفتر و نازکتر باشند، شکستگیهايی پديد میآيد که گسل خوانده میشوند. در سطح کرة زمين در مسير رشته کوههای آلپهيماليا که کوههای بسيار جوانی هستند، لايهها سست و شکننده هستند. سرزمين ايران هم روی اين کوهها قرار گرفته است.
زلزله چيزی نيست جز شکستن يا پاره شدن زمين و تخليه شدن انرژی از درون کره زمين. انرژی حرارتی که برای مدتی طولانی در داخل زمين ذخيره شده، ناگهان در ظرف چند ثانيه از راه يک گسست آزاد میشود و بيرون میزند. تمام گسلها فصل مشترک لايه گسسته شده هستند با سطح زمين. از برخورد اين دو سطح خطی تشکيل میشود. پس اثر شکستگی تمام گسلها بر روی سطح زمين به شکل خطی ظاهر میشود که ما به آن خط زلزله میگوييم که روی زمين کشيده میشود. برای نمونه همين زلزله اخير بم بر روی زمین گسلی به طول ۶۵ کيلومتر داشته است. در يک منطقة زلزله خيز ما يک خط گسل داريم و در کنار آن رشته ای از گسلهای فرعی که روی هم يک زون گسل میسازند. برای مثال در شمال تهران از لشگرک تا کرج يک خط گسل بزرگ هست و در کنار آن تعدادی گسل های کوچکتر وجود دارد که روی هم زون گسل اين منطقه را میسازند.
در ايران چقدر گسل وجود دارد و اين گسل ها تا چه اندازه شناخته شده هستند؟
دکتر عکاشه: من به جرأت می توانم بگويم که در ايران هزاران گسل وجود دارد. گسلهايی که در منطقه زاگرس هستند که از بندرعباس تا کرمانشاه جريان دارد و تا عراق و ترکيه ادامه پيدا میکند. گسلهای ديگری که از تبريز تا قزوين و تهران و شاهرود و مشهد ادامه میيابد، و گسلهای شرق ايران. در همه جا هزاران گسل وجود دارد. هرجا که طول گسلها بيشتر باشد، نشانه آنست که شکستگی بيشتر بوده و امکان زلزله در آينده هم بيشتر است. میتوان نتيجه گرفت که اين گسلها در گذشته فعال بودهاند. مطمئناً در طول دوهزار سال گذشته بيش از صد زلزله بزرگ در کشورمان داشتهايم. هر زلزله چيزی نيست جز شکافتن گسل و پارگی زمين. زلزله يک پديده صد در صد طبيعی است. با اين سانحه زمين انرژی خود را خالی میکند و تعادل خود را بازمیيابد.
شدت يک زلزله به چيست ؟ قدرت آن يا زمان تداوم آن ؟
دکتر عکاشه: ما دو معيار داريم برای سنجش اندازة يک زلزله. يکی درجه ريشتر است که ميزان انرژی تخليه شده از کانون زمين را نشان میدهد، ديگر درجة مرکالی است، که به ميزان تخريب سازههای روی زمين و برداشت انسانها از زلزله مربوط میشود. مثلاً اگر زلزله آدم خفته را از خواب بيدار کند، گفته میشود که شدت زلزله ۶ درجه مرکالی بوده است. اما اگر زلزلة بزرگی در مثلاً بيابان رخ بدهد، چون به سازههای انسانی آسيب نمیرساند، درجة مرکالی آن ناچيز است. پس درجه مرکالی با نسبتی که هر زمين لرزهای با انسان دارد، سنجيده میشود. درحالي که درجة ريشتر يک مسألة خارجی است و هيچ ارتباطی با برداشت انسان ندارد. نسبت اين دو درجه را میتوان مشخص کرد. مثلاً زلزلة بم تنها 6 / 6 ريشتر شدت داشته، اما شدت مرکالی آن بين ۸ تا ۹ بوده است. در سنجش يک زلزله هردو مقياس را بايد در نظر داشت.
علّت آسيبرسانی بالای زلزله در بم چه بوده است؟ چرا زلزلهای که مثلن چند سال پيش در بهبهان پيش آمد، چنين تلفاتی نداشت؟
دکتر عکاشه: روز ۲۲ دسامبر 2003 در کاليفرنيا، درست در نيمه راه لوس انجلس و سانفرانسيسکو زلزله شديدی روی داد، با قدرت 6 و نیم ريشتر يعنی کمابيش مشابه زلزله بم. در زلزلة کاليفرنيا تنها ۲ نفر جان خود را از دست دادند، در حاليکه در بم هزاران نفر تلف شدند. چرا؟ اگر سازهها و ساختمانها به اندازه کافی مقاوم باشند، و کانون زلزله از شهر دور باشد طبعاً ميزان خسارت زلزله پائين است. به علاوه جنس زمين زير سازهها هم نقش مهمی ايفا میکند. اگر زمين از سنگ سفت و محکم باشد ميزان تخريب زلزله کم میشود. در بم هر دو مشکل وجود داشت: هم ساختمانها طبق روش قديمی سنتی از خشت و گل بودند و هم جنس زمين بم از خاک نرم و سستی است. من زمين شهر را هم در قسمت قديمی و هم قسمت جديد بم مطالعه کردهام و نتيجه گرفتم که در برابر يک زلزله شش درجهای به هيچ وجه مقاوم نيست. اگر در بهبهان ديديم که به شهر آسيب زيادی وارد نيامد، علتش آن بود که در آنجا کانون زلزله در خود شهر نبود و شدت آن هم کمتر بود.
آيا زلزله قابل پيشبينی است؟ بسياری پرسيدهاند: چرا دانشمندان وقوع زلزله مهيب بم را پيشبينی نکردند و درباره آن به مردم و مسئولان هشدار ندادند؟
دکتر عکاشه: در هيچ جای دنيا، نه در ژاپن، نه در آمريکا و نه در اروپا هيچکس هنوز نتوانسته زمان وقوع زلزله را تعيين کند. علم زلزله شناسی هنوز در مراحل اوليه و دوران طفوليت خويش است و نمی توان از آن انتظار داشت که يک زلزله را پيش بينی کند. البته من ايمان دارم که بشر يک روزی به اين دانش و توانايی خواهد رسيد. اما فعلاً دانشمندان تنها میتوانند با مطالعة پيشينه مناطق و با کاوش در گسلها و با تحقيق در شکستگیها و گسستها بگويند که تا چه حد يک منطقه ظرفيت زلزله وجود دارد و میتواند خطرناک باشد، تا در آينده از فعاليتهای شهرسازی و تأسيساتی در آن خودداری گردد. مثلاً از آنجا که میدانیم يک گسل ۶۵ کيلومتری از منطقة بم عبور میکند، میتوانيم بگوئيم که يک زلزله شديد در اين منطقه پيش ميآيد، اما زمان آن را هيچکس نمیتواند تعيين کند. پس دانش پيشبينی زلزله هنوز در مراحل اوّليه است و توان زيادی ندارد، مثل بسياری از بيماریها که هنوز از درمان آنها ناتوان هستيم.
علائم و نشانه های زلزله
دکتر عکاشه: البته پيش از هر زلزلهای پيش نشانگرهايی وجود دارند که خطر را هشدار میدهند، اما دليل قطعی بر وقوع زلزله نيستند. بارها ديده شده که چنين علائمی ظاهر شدهاند اما خود زلزله پيش نيامده است. در آستانه وقوع زلزله تغییراتی دیده میشود، از این قبیل:
گاز رادون صادر میشود. درجه حرارت آب چاههای عمیق تغییر میکند و املاح آنها دگرگون میشود؛ مارها از سوراخ خود بیرون میآیند؛ رفتار حیوانات عوض میشود. این نشانهها البته هست، اما آنها را نمیتوان به راحتی جدولبندی کرد و زمان وقوع زلزله را تعیین نمود. هنوز علم قادر نیست که بگوید چه وقت یک زلزله اتفاق میافتد. اما من هرگز نشنیدهام که رنگ آسمان تغییر کند یا نوری در آسمان دیده شود. اگر نوری هست به علت برخورد سنگها با یکدیگر است که از اصطکاک آنها جرقه به وجود میآید. از مطالعه پیشنشانگرها هنوز نمیتوان به زمان وقوع زلزله پی برد. اصولاً دانش پيشبينی زلزله در تمام جهان، حتی در ژاپن و آمريكا در مراحل اوليه است.
نقش و عملکرد دستگاههای زلزلهنگار
دکتر عکاشه: کار دستگاههای زلزلهنگار اين است که زلزلهخيزی مناطق مختلف را ثبت کنند و به ما بگويند کدام مناطق آسيبپذير هستند و نبايد برای زيست و زندگی به کار روند و کدام مناطق کم خطرتر هستند و میتوان در آن مناطق ساخت و ساز کرد. متأسفانه تمام شهرهای ما در کنار چشمههای قديمی بنا شدهاند، و اين چشمههای قديمی درست در محل گسلها سر باز کردهاند. تمام شهرهای اوليه بشريت کنار چشمهها هستند و بنابرين در معرض خطر زلزله قرار دارند. پس وظيفه ی دستگاه زلزلهنگار پيشبينی زلزله نيست، بلکه نشان میدهد کدام مناطق ظرفيت بالای لرزهخيزی دارند تا انسان مراقب باشد.
reza6662
19 January 2006, 01:15 PM
دانشمنداني از کليه نقاط جهان در نشست سالانه اتحاديه ژئوفيزيسينهاي آمريکايي در «سان فرانسيسکو» به بررسي تازههاي زمينلرزه با موضوع کشفيات نوين در زمينه نيرويهاي شکل دهنده قاره آمريکا، فرآيندهاي فيزيکي کنترل کننده زمينلرزهها و انفجارات آتشفشاني پرداختند.
به گزارش مهر، يکي از جالبترين يافتهها در زمينه زلزله شناسي در سالهاي اخير کشف ارتباط بين زلزله و تکانههاي غير آتشفشاني بوده است. تکانههاي غير آتشفشاني لرزههايي هستند که در اعماق زمين در نواحي که صفحات زمين ساختي با يکديگر برخورد ميکنند، بوجود ميآيند.
زمينلرزهها باعث تشکيل امواج فشاري و امواج برشي درسطح زمين ميشوند (امواج P و S) که معمولاً بيش از 30 ثانيه دوام ندارند. ليکن تکانههاي غير آتش فشاني که ميتوانند تا عمقي بيش از 20 مايل در زير سطح زمين رخ دهند و تا 20 دقيقه ادامه داشته باشند چند هفته يا چند ماه جلوتر از وقوع زمينلرزه اصلي رخ ميدهند. اين موضوع يک ابزار جديد و اميد بخش براي دانشمندان در پيش بيني زمينلرزه خواهد بود.
تحقيقات قبلي محققان دانشگاه برکلي ارتباط معنيدار بين توالي وقوع تکانههاي غير آتشفشاني و زمينلرزه را تاييد ميکند.
پيش از اين دانشمندان دانشگاه برکلي دريافته بودند که افزايش يا کاهش تکرار تکانههاي غير آتشفشاني در يک بازه زماني معين معمولاً رابطه مستقيمي با افزايش يا کاهش تعداد زمينلرزههاي کوچک (با بزرگاي کمتر از 2.1 ريشتر) که چند هفته بعد رخ ميدهند، دارد.
محققين اميدوارند طي سالهاي آتي بتوانند علت وقوع اين تکانههاي غير آتش فشاني را بيابند. کشف علت اصلي وقوع اين تکانهها ميتواند پيش بيني وقوع لغزش در امتداد گسلها را امکان پذير سازد.
نقل از بازتاب
reza6662
20 January 2006, 01:28 PM
این عنوانی است که موسسه ی تحقیقاتی زمین لرزه ی ژاپنی جایکا (JICA) به شهر تهران داده است. تهران دور تا دور و همچنین در داخل مملو از گسل های فعال و غیرفعال است.
گسل های فعال و مهم:
1) گسل شمال تهران (به طول حدود 90 کیلومتر)
2) گسل جنوب ری و شمال ری (به طول 18 کیلومتر)
3) گسل کهریزیک (به طول 40 کیلومتر)
4) گسل مشا - فشم (در شمال شرقی شهر تهران) (مجموعه ای گسل ها به طول 400 کیلومتر)
گسل های داخل تهران:
1) گسل محمودیه (شمال غرب تهارن)
2) گسل نیاوران (شمال تهران)
3) گسل داوودیه (زیر برج میلاد!!)
4) گسل قصر فیروزه (شرق تهران)
5) گسل باغ فیض (غرب تهران)
6) گسل پیشوا (جنوب تهران)
7) گسل ایوانکی (جنوب شرقی تهران)
و . . .
بسیاری از گسل هایی که نزدیک تهران قرار دارند و برخی نیز مسبب زمین لرزه های ویرانگر بوده اند:
گسل ایپک (زمین لرزه ی 9 شهریور 1341 به قدرت 2 / 7 ریشتر در بوئین زهرا)
گسل ماهدشت کرج
گسل طالقان (زمین ارزه ی مهیب و تاریخی سال 337 شمسی به قدرت تخمینی نزدیک 8 ریشتر)
گسل شمال البرز
گسل جنوب اشتهارد
گسل کندوان (زمین لرزه ی 3 / 6 ریشتری روز 8 خرداد 1383)
و . . .
آیا هنوز هم تهران به عنوان پایتخت ایران، مکان مناسب و مطمئنی محسوب می شود؟ :icon_twis
reza6662
21 January 2006, 08:32 PM
http://www.mehdizare.com/ntf-velenjak.jpg
reza6662
21 January 2006, 08:45 PM
نقل از www.vojoudi.com (http://www.vojoudi.com)
مناطقی که به رنگ زرد در این نقشه مشخص شده مرز گسیختگی گسلهاست. در این منطقه هیچ ساختمانی با هر ضریب ایمنی سالم نمیماند. منطقه بعدی که به رنگ آبی مشخص شده به دلیل اینکه در جوار منطقه گسست قرار دارد ویرانی بسیار شدیدی خواهد داشت.
اگر تهران از اصول شهر سازی درست و حسابی الگو برداری میکرد تمام این مناطق زرد و آبی باید تبدیل به پارک میشد. اینجا مکانهایی هستند که بیشترین برج سازیها در آن انجام گرفته و میگیرد.
بخشی که در نقشه اصلی ادامه پیدا میکند از سمت راست تا لشگرک و جاجرود و تلو و سد لتیان ادامه پیدا میکند و از سمت چپ که تقریبا کامل اسکن شده است.
مناطقی که در نقشه به رنگ سفید مشخص شده مناطق با ویرانی شدید (و غیر مسکونی) و مناطق خاکستری رنگ نواحی مسکونی است(احتمالا نقشه خیلی قدیمی است چون با رشد شهرسازی در دو دهه گذشته کل این نقشه باید الان خاکستری میشد). نواحی که هاشور شده است مناطق با توان آبگونگی و ویرانی شدید ذکر شده است.
این نقشه از کتاب تهران در انتظار زلزله اسکن شده است.
http://www.vojoudi.com/earthquake/cities/images/tehran_fault.jpg
arash p mbz bmw
22 January 2006, 01:36 AM
درجه یک؛ لرزه غیر محسوس
شدت ارتعاش زیر حساسیت انسانی قرار دارد. لرزه فقط توسط لرزه نگارها (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%84%D8%B1%D8%B2%D9%87+%D9%86%DA% AF%D8%A7%D8%B1) قابل تشخیص و ثبت است.
درجه 2 ؛ لرزهای که به دشواری محسوس است.
لرزه توسط تعداد کمی از افراد در حال استراحت در منازل و خصوصا در طبقات فوقانی ساختمانها محسوس است.
درجه 3 ؛ لرزه خفیف که به صورت موضعی محسوس است.
لرزه توسط تعداد کمی از افراد در داخل ساختمانها محسوس است، ولی در خارج از ساختمانها لرزه جز در وضعیتهای مناسب قابل تشخیص نیست. شاهدان دقیق ، لرزش خفیف اشیا را احساس میکنند. این لرزش در طبقات فوقانی ساختمانها زیادتر است.
درجه 4 ؛ لرزه محسوس توسط عامه
زلزله (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87) در داخل ساختمانها توسط بسیاری از افراد و خارج از ساختمانها توسط تعداد کمی از افراد محسوس است. تعدادی از افراد خوابیده بیدار میشوند، ولی کسی وحشتزده نمیشود. ارتعاش مشابه لرزشی است که از عبور کامیونی سنگین حاصل میشود. پنجرهها ، دربها و بشقابها میلرزند. صدای شکافتن کفها و دیوارها به گوش میرسد. مایعات داخل ظرفهای روباز به آرامی تکان میخورند. اشیا آویزان به صورت خفیفی حرکت میکنند.
درجه 5 ؛ بیداری افراد خوابیده
زلزله در داخل ساختمانها توسط تمامی افراد خانواده و در خارج ساختمانها توسط بسیاری از افراد محسوس است. بسیاری از افراد خوابیده بیدار میشوند و تعدادی از آنها به حالت دو از منزل خارج میشوند. حیوانات عصبی میشوند. اشیا آویزان حرکت زیادی میکنند. اشیا با پایداری کم میتوانند واژگون یا جابجا شوند و پنچرههای باز به شدت به هم میخورند.
خسارات جزئی درجه اول برای ساختمانهای نوع A محتمل است. درجه 6 ؛ هراس
زلزله توسط غالب افراد در داخل و خارج ساختمانها محسوس است. بسیاری از افراد ترسیده و به بیرون از ساختمان هجوم میآورند. برخی از افراد تعادل خود را از دست میدهند.حیوانات اهلی از محل خود فرار میکنند.
خسارات درجه اول برای برخی از ساختمانهای نوع B و برای غالب ساختمانهای نوع A و خسارات درجه دوم برای برخی از ساختمانهای نوع A پیش بینی میشود.
در مواردی درزهایی به پهنای تا یک سانتیمتر در زمینهای مرطوب میتواند ایجاد شود. احتمال زمین لغزش (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86+%D9%84%D8% BA%D8%B2%D8%B4) در کوهستان ، تغییراتی در دبی چشمهها و یا سطح چاهها قابل ملاحظه است. درجه 7 ؛ خسارت به ساختمانها
غالب افراد ترسیده و به بیرون هجوم میبرند. تعداد زیادی از آنها نمیتوانند سر پا بایستند. ارتعاش توسط رانندگان نیز حس میشود.
خسارت درجه اول در تعداد زیادی از ساختمانهای نوع C ، خسارت درجه دوم در بسیاری از ساختمانهای نوع B مختمل است. تعدادی از ساختمانهای نوع A تا درجه سوم و تعدادی از آنها تا درجه چهارم آسیب میبینند و در مواردی لغزش جادهها در راستای شیبهای تند اتفاق میافتد، ترک خوردگی در جادهها بوجود میآید، شبکههای آبرسانی در محل اتصالات صدمه میبینند. درجه 8 ؛ خرابی ساختمانها
هراس و ترس ، حتی رانندهها نیز میترسند، در مواردی شاخه درختان میشکند. مبلمان از نوع سنگین نیز جابجا و یا واژگون میشوند، چراغهای آویزان صدمه میبینند.
تعدادی زیادی از ساختمانهای نوع C خسارت درجه دوم و قلیلی از آنها خسارت درجه سه میبینند. تعدادی از ساختمانهای نوع B خسارت درجه سوم و تعدادی از کمی از آنها خسارت درجه چهارم و اندکی از آنها خسارت درجه پنجم میبینند. درجه 9 ؛ خسارات تعمیم یافته به ساختمانها
هراس عمومی ، صدمات اساسی به مبلمان منازل ، حیوانات هراسیده و به تمامی جهات میدوند. بسیاری از ساختمانهای نوع C خسارت درجه سوم ، تعدادی از آنها خسارت درجه چهارم میبینند. بسیاری از ساختمانهای نوع B خسارت درجه چهارم و تعدادی از آنها خسارت درجه پنجم میبینند. اکثر ساختمانهای نوع A تا درجه پنجم آسیب میبینند.
درجه 10 ؛ خرابی محسوس ساختمانها
بسیاری از ساختمانهای نوع C خسارت درجه چهارم و تعدادی از آنها خسارت درجه پنجم میبینند. بسیاری از ساختمانهای نوع B خسارت درجه پنجم و اکثر ساختمانهای نوع A خرابی از درجه پنجم میبینند. شبکههای آبرسانی زیرزمینی خمیده و یا قطع میشوند. سنگفرش کوچهها و آسفالت خیابانها موج برمیدارند.
درجه 11 ؛ فاجعه
خسارات عمده ، به ساختمانهای با اجرای مناسب ، به پلها و سدها و خطوط راهآهن نیز سرایت پیدا میکند. شبکههای آبرسانی زیرزمینی کاملا خراب میشوند.
درجه 12 ؛ تغییر منظر
عملا تمام سازههای روی زمین و یا زیرزمین شدیدا آسیب دیده و یا تخریب میشوند. توپوگرافی محل تغییر میکند. گسلشهای مهم به همراه جابجاییهای افقی و قائم بزرگ مشاهده میشود. ریزش سنگها و نشست ساحل رودخانهها در منطقه وسیعی قابل روئیت است. درهها مسدود شده و تبدیل به دریاچه میشوند. آبشارهای جدید ظاهر شده و رودخانهها تغییر مسیر میدهند.
زلزله های قدیمی ایران
( تاریخ ها میلادی است)
643------خراسان------پسلرزه ها تا 70 روز ادامه داشت
816------خراسان------پسلرزه ها تا 70 روز ادامه داشت
855------ری----------پسلرزه ها تا 40 روز ادامه داشت و عده زیادی کشته شدند
858------تبریز---------شهر خراب شد
872------سیمره-------20000 نفر کشته شدند
893------اردبیل--------پسلرزه یکسال طول کشید و چند هزار نفر کشته شدند
956------همدان-------پسلرزه ها یکسال طول کشید
957------فارس--------در اثر زلزله جزایر و کوه هایی در دریای فارس از زیر آب بیرون
آندند
1017------قزوین--------زلزله بسیار شدید
1041------تبریز---------50 هزار نفر کشته شدند
1042------تبریز---------40 هزار نفر کشته شدند
1052------خراسان------قلعه بیهق به کلی خراب شد
1058------همدان------پسلرزه ها 28 روز ادامه داشت و عده زیادی کشته شدند
1065------خراسان------تعدادی از دهکده ها زیر زمین رفت و چند کوه شکافته شد
1067------قزوین--------یک سوم شهر خراب شد
1085------خوزستان-----عده زیادی کشته شدند
1166------قزوین--------پسلرزه ها یکسال ادامه داشت
1527------تبریز---------40 هزار نفر کشته شدند
1549------قزوین--------3 هزار نفر کشته شدند
1633------تبریز---------زلزله شدید
1639------قزوین--------12 هرار نفر کشته شدند
1640------تبریز---------زلزله بسیار شدید
1646------شیروان------شهر خراب شد
1664------دماوند-------عده زیادی کشته شدند
1667------شیروان------12هزار نفر کشته شدند
1673------خراسان------15هزار نفر کشته شدند
1677------لاهیجان------پسلرزه ها تا 10 ماه ادامه داشت
1713------رشت---------پسلرزه ها تا یکسال ادامه داشت
1721------تبریز---------250 هزار نفر کشته شدند
1779------تبریز---------100هزار نفر کشته شدند
1780------تبریز---------100هزار نفر کشته شدند
1787------تبریز---------زلزله بسیار شدید
1808------جنوب گیلان---در تهران نیز احساس شد
1809------مازندران------تخریب ساختمان ها
1820------شیراز---------عده زیادی کشته شدند
1822------شیراز---------پسلرزه ها 18 ماه ادامه داشت
1830------دماوند--------500نفر کشته شدند
1843------خوی---------شهر خراب شد
1844------لرستان--------شدید
1855------شاهرود--------شدید
1852------شیراز---------12هزار نفر کشته شدند
1853------لرستان--------10 هزار نفر کشته شدند
1868------اراک-----------شدید
1868------تهران---------شدید
1868------قم------------شدید
1868------کاشان---------شدید
1890------گرکان---------شدید
1898------سهند---------300 نفر کشته شدند
reza6662
25 January 2006, 08:24 PM
بررسي وضعيت لرزهخيزي استان تهران
وضعيت لرزه زمين ساختی ناحيه ی تهران
* گسل آهار:
گسل معکوس آهار اين گسل قسمتی از گسل معروف مشا - فشم را تشکيل داده است و شیبی در حدود ۳۵ تا ۷۰ درجه به سمت شمال دارد. قسمتی از این گسل در ناحیهآهار که یکی از سه شاخه فرعی آن است گسل آهار نامیده میشود.
* گسل امامزاده داوود: گسل معکوس امامزاده داوود راستایشمال غرب ـ جنوب غرب دارد و از حوالی امامزاده داوود عبور میکند. این گسل معکوسدارای شیبی معادل ۸۰ درجه به سمت شمال شرق است.در حوالی ولنجک این گسل به گسل شمال تهران میپیوندد.
*گسل الموترود:
گسل الموترود که يال جنوبی دره ی الموترود را تشکيل میدهد، دارای راستای شمال باختری- جنوب خاوری بوده و شيب آن به سمت جنوب باختری است. گسل فشاری و جوان الموترود در به وقوع پيوستن زمينلرزة20آوريل 1608 ميلادی رودبارات- طالقان و زمينلرزة 27 سپتامبر 1945 هريان و به احتمال کمتر در زمينلرزة 16 دسامبر 1808 ميلادی طالقان نقش داشته است.
*گسل ايپک:
گسل ايپک با راستای تقريباً خاوری- باختری و طول بيشاز 100 کيلومتر، از فاصلة تقريبی 10 کيلومتری جنوب بوئينزهرا میگذرد. گسل جنبا و فشاری ايپک در زمينلرزه مهيباوّل سپتامبر 1962 ميلادی (9 شهريور 1341) زمينلرزهای با بزرگی و شدت را موجب شد، که همان زمينلرزة بوئين زهرا به همراه 1 مترجابهجايی افقی بود.
* گسل پورکان - وردیج:
راندگی پورکان ـ وردیج از حوالی پورکان (در مسیرجادهکرج چالوس) تا وردیج و سپس شمال کن و فرحزاد ادامه مییابد و دارای راستای شمالغرب جنوب شرق است.
* گسل خزر:
گسل خزر، واقع در يک مرز ساختاری در حاشية جنوبی خزر با درازای بيشاز 600 کيلومتر است. اين گسل با راستای خاوری- باختری، شيب به سوی جنوب و ساز وکارفشاری، در شمال کوههای البرز و جنوب دشت کرانهای مازندران قرار دارد. اختلافارتفاع شديد و ناگهانی ميان دريای خزر (با ارتفاع نزديک به 28 متر زير سطح درياهایآزاد) و يال شمالی رشته کوههای البرز با ارتفاع نزديک به 2000 متر، به سبب عملکردگسل خزر است.بررسی دادههای لرزهخيزی نشان میدهد که جنبشاين گسل سبب رويداد زمينلرزههای متعددی شده است و گسل خزر، گسلی بسیار لرزهزا محسوب میشود. زمينلرزههای 874 ميلادی گنبدکاووس با بزرگی و شدت، 5آوريل1944گرگان بابزرگی و شدت به گسلخزر منتسب شدهاند.
*گسل شمال البرز:
گسلشمالالبرز،گسلی است خمدار با راستای تقريبی خاوری- باختری، شيب به سمت جنوب و درازای 300کيلومتر. گسلشمالالبرز، گسلی است لرزهزا و به گمان زياد زمينلرزة سال1127ميلادی، فريم چهارگانه در شمال كياسر با بزرگی و شدت به سبب جنبش اين گسل به وقوع پيوسته است.
*گسل شمال تهران:
گسل شمال تهران شامل يک منطقه از گسلهايی است که به صورت نردبانی- پلکانی در پهنة شمال و باختر تهران با طول تقريبی 90 کيلومتر قرار گرفته است. بخشی از اين سيستم گسلی، مرزميان کوه و دشت در شمال تهران را شامل میشود. راستای بخش خاوری گسل، خاوری- باختری با شيب به سوی شمال و در بخش باختری آن، شمال باختری- جنوبی خاوری با شيب به سوی شمال خاوری است. ساز و کار گسل شمال تهران، فشاری و راستالغز چپگرد است.سيستم گسلی شمال تهران شيبی متغير بين 10 تا 80 را دارا میباشد و شامل 3 بخش بوده و ازخاور به باختر عبارتند از: گسل لشگرک به طول 25 کيلومتر، گسل کن به درازای 27کيلومتر و گسل ماهدشت- کرج به درازای 43 کيلومتر، که در يک قالب پلکانی- نردبانی قرار گرفتهاند. بعضی شواهد حاکی از کشش امتدادلغز چپگرد در سيستم گسلی شمال تهران،در منطقة کن يافت شده است.
وابستگي زمينلرزههاي مهم به گسل شمال تهران مورد ترديد است، هرچند اين احتمال وجود دارد که زمينلرزههای مهيب سالهاي 855 ، 856 و 1177 ميلادی به دليل گسيختگی گسل شمال تهران روی داده باشند. وجودگسلهای متعدد معکوس، نظير باغ فيض، داووديه، تلويزيون، نياوران، محموديه، نشانگر بالاآمدگی بخش جنوبی (فرو ديواره) گسل شمال تهران میباشد. بر اساس مطالعات دورسنجی (عکسهای هوايی و ماهوارهای) و با توجه به تغيير مسيرآبراههها و تغييرشکل چپگرد مخروطه افکنهها و آبراههها روی افتگاه گسل شمال تهران میتوان سازوکار چپگرد را برای اين گسل مسلم دانست.
آخرين زلزلة محسوس در مجموعة گسل شمال تهران، در ساعت 20/2 بامداد 19/12/81 به قدرت 1/4 ريشتر در منطقة سوهانك ثبت شده است.
* گسل نیاوران:
راندگي نياوران با راستای شمالشرقی ـ جنوبغربی و با طولی حدود ۱۳کیلومتر از سعادتآباد تا نیاوران و شمال اقدسیه امتداد مییابد.
* گسل شيان و کوثر:
در شمال تهرانپارس با طول۳ کیلومتر و راستایشرقی ـ غربی واقع است.
*گسل طالقان:
گسلطالقان، گسلی با راستایتقريبی خاوری- باختری وطولتقريبی64کيلومترو شيب به سمت جنوب میباشد. زمينلرزة بسيار مهيب23 فوريه 958 ميلادي، زمينلرزه 8 نوامبر 1966صمغآباد طالقان به سبب جنبش اين گسل روی داده است. احتمال میرود که گسل طالقان در زمينلرزة 16 دسامبر 1808 ميلادی طالقان با بزرگی مؤثر بوده است.
* گسل ماهدشت- کرج:
گسل ماهدشت- کرج بين شهرماهدشت تا جنوب کرج واقع شده است و برای اولين بار توسط سليمانی (1376) معرفیگرديد. اين گسل به طول بيش از 30 کيلومتر بوده و از نوع فشاری با مؤلفه راستالغز باامتداد و شيب به سوی جنوب و جنوب خاوری میباشد. بعضی شاخهها شيب رو به جنوب و بعضی ديگر شيب رو به شمال دارند. با توجه به مطالعة عکسهای هوايی، اين گسل درادامة گسلجوان و لرزهای جوان اشتهارد است و از شرايط حاکم بر آن تبعيت میکند.بدينترتيب اين دو قطعه را میتوان در يک روند دانست و درازای80 کيلومتر را برایآنها در نظر گرفت.
*گسل جنوب اشتهارد:
گسل جنوب اشتهارد از نوع فشاریو با شيب رو به جنوب بوده و جابهجاييهای راستالغز بيشتر به حالت چپگرد بر روی آنمشاهده میشود. اين گسل توسط بربريان معرفی گرديد. اين گسل فشاری و جوان دارای طولنسبی 55 کيلومتر میباشد. از باختر به اشتهارد و از خاور به ماهدشت میرسد. همانطور که در گسل ماهدشت- کرج اشاره شد، با گسل جنوب اشتهارد در يک روند بوده ودارای طول تقريبی 80 کيلومتر میباشند.
* گسل مشا:
گسل مشا برای اولين بار توسط Dellenbach (1946) به نام گسل مشا- فشم ناميده شده است و به همين نام توسط Tchalenko (1971) استفاده گرديد. اين گسل به نام راندگی ميگون- مشا به وسيله Assereto (1966) و همچنين به نام راندگی اصلی توسط سازمان زمينشناسی کشورمعرفی گرديد. (1972) گسل فوق به نام راندگی اصلی جنوبی توسط Lorenz (1964) ناميده شده است. گسل مشا- فشم از هر دو آبادی نامبرده میگذرد و آن را به نام گسل فشاری مشا نيز ناميدهاند.(Berberian 1983) گسل مشا به صورت مجموعهای از گسلها است که به طور کلی به درازای تقريبی 400 کيلومتر از شاهرود و سمنان تا آبيک میرسند. اين گسل دارای راستای خاور، جنوب خاوری- باختر، جنوبی باختری است و به موازات بخش جنوبی ساختار نواری رشته کوههای البرز میباشد. گسل مشا با ريخت سينوسی در بخشهای خاوری وباختری تقريباً به روند خاوری- باختری میرسد. شيب گسل مذکور 35 تا 75 به سوی شمالاست. درياچه آب شيرين تار در 15 کيلومتری خاور شهرستان دماوند (زرين کوه) در راستای گسل مشا در ارتفاع 3000 متری تشکيل شده است. در منطقه آينهورزان (جاده فيروزکوه)،گسل مشا با موقعيت هندسی NE 56 و 110 واحد لغزشهای با موقعيت E 15 و50 بوده که گسل مذکور را گسلی رانده با مؤلفه راستالغز چپگرد نشان میدهد. علاوه بر آن جهت ميلريز چينهای گسلی و همچنين جابهجايی آبراهههايی که گسل مشا را قطع کردهاند جنبش راستالغز چپگرد اين گسل را تأييد میکنند.زلزلههای متعددی را میتوان به گسل مشا نسبت داد. همچنين بسياري از زمينلرزههاي تهران اين گسل منتسب شده است.زمينلرزة مهيب27مارس1830 ميلادي شميرانات با قدرت بيش از 7 ريشتر و همچنينزلزله10/12/1119ميلادیشمالقزوينکهبرخيكارشناسانآن را بهگسلمشامنتسب دانستهاند.
* گسل کندوان:
گسل کندوان در شمال باختری آتشفشان دماوند قرار دارد و با توجه به اختصاصات مشابهی که با گسل بايجان دارد، اين گسل را دنباله خاوری آن در نظر میگيرند. به همين دليل کندوان-بايجان را گسل شمالآتشفشاندماوند نيز ناميدهاند. زلزلة 8 خرداد 1383 در بلدة مازندران با قدرت 3/6 ريشتر به اين گسل منتسب شده است.
* گسل ايوانکی:
اين گسل با طول تقريبی 80-75 کيلومتر، گسلی استفشاری با شيب به سمت شمال که روندی تقريباً شمال غربی- جنوب شرقی داشته و گسل پارچين و گسل ايوانکی را در بر میگيرد.امتداد اين گسل بر روی عکسهای هوايی و خصوصاً ماهوارهای قابل مشاهده میباشد. اين گسله از جنوب شرق تهران (مسگرآباد) تا شرق ايوانکی ادامه میيابد. به نظر میرسداين گسله مسبب بسياری از زمين لرزههای بزرگ محدوده ی تهران که به مجموعه گسلهای رسی نسبت داده میشوند بوده باشد.گسل ايوانکی در اين ناحيه مرز شاخص بين کوه ودشت را ايجاد نموده است و اين گسل را میتوان باعث برپايی ارتفاعات اين ناحيه دانست.
* گسل کهريزک:
گسل کهريزک به شکل ديوارة بلندی (1 تا 10 متر) باراستای خاوری- باختری و درازای بيش از 40 کيلومتر در 10 کيلومتری جنوب شهر ری (20کيلومتری جنوب تهران) ديده میشود. گسلة کهريزک از شمال آبادی سلطان آباد (درباختر) تا کهريزک و سپس تا روستای ظالم آباد (جنوب قلعه نو، سر جاده ورامين) و شمال شمس آباد (در خاور) ديده میشود. به سمت خاور و باختر راستای گسلة کهريزک در زير رسوبات جوان رودخانهای و دشتی ناپديد میگردد. با مطالعات لرزهشناسی ديرينه بر روی افتگاه گسلی کهريزک، سازوکار راستالغز راستگرد با مؤلفة فشاری را به آن نسبت میدهد.
* گسل شمال ری:
گسل شمال ری به صورت ديوارة فرسوده شدهای درنزديکی آبادی عظيمآباد (کنارة جنوبی بزرگراه ری - بهشت زهراء) ديده میشود. اين ديواره به بلندی 2 متر با راستای خاوری- باختری و درازای 5/16کيلومتر در شمال و شمال باختری شهر ری (10 کيلومتری جنوب تهران) ديده میشود. اين ديواره گسلی به سمت باختر تا آبادی صالحآباد پيگير میشود. به طرف خاور وباختر ادامه گسل شمال ری، زير رسوبات جوان رودخانهای و دشتی ناپديد میگردد. به سمت باختر آبادی چهاردانگه، دو خطواره، يکی در نصيرآباد نوروزی و ديگری در جنوب حسن آباد ديده میشود که ممکن است ادامة باختری گسلة شمال ری محسوب شوند. گسل شمال ری از 2گسل تشکيل شده که در قسمت ميانی با يکديگر پوشش دارند. آرايش هندسی گسلة شمال ری یپيشنهاد میکند که سازوکار اين گسله راندگی با شيب به سمت شمال میباشد.
با توجه به قدمت تاريخي شهر ري، زمينلرزههاي تاريخي مهمي در اين شهر ثبت شده است، نظير زمينلرزة سال300 قبل از ميلاد كه طبق نوشتههاي مورخان، شهر تاريخي ري در آن زمان به كل ويران گرديده است.
* گسل جنوب ری:
گسل جنوب ری به شکل ديوارة کوتاه (حدود 1 تا 2 متر) و فرسوده شدهای در جنوب تپة باستانی (تپه غار) آبادی قلعه نو (جنوب باختری شهر ری و 14 کيلومتری جنوب تهران) که به سمت جنوب باختری ادامه دارد، ديده میشود. پس از گذشتن ازبزرگراه کمربندی تهران، گسلة جنوب ری در راستای خطی در پای درختان به سوی سعيدآباد بالا ديده میشود. طول کلی گسل جنوب ری حدود 5/18 کيلومتر بوده و ادامة خاوری وباختری آن در زير رسوبات جوان رودخانهای و دشتی ناپديد میگردد. شيب گسلة جنوب ریدر روی زمين ديده نمیشود ولی آرايش هندسی آن در روی زمين (پيچ و خمهای گوناگون درراستای گسله بر روی عکسهای هوايي) نمايشگر سازوکار راندگی با شيب به سمت شمال میباشد. بر روی عکس هوايی در فاصلة ميان قلعه نو حاج موسی و جنوب باختری شهر ری،ادامه گسله جنوب ری به صورت خطی راست شده و حرکتی چپگرد به سبب جابهجايی آبراههها ديده میشود.
* گسل گرمسار:
گسل گرمسار، گسلی با راستای خاوری-باختری در شمال گرمسار میباشد که به سمت باختر خمهای زيادی پيدا کرده است و پس ازگذشتن از دامنة کوههای تخت و کوه سرخ در جنوب خاوری ورامين به گسلة پيشوا میرسد. طول گسلة گرمسار از شمال ده نمک در قسمت خاوری تا جنوب باختری کوه سرخ ورودخانه شور در باختر، حدود 70 کيلومتر است. آرايش هندسی اين گسل، سازوکار راندگی با شيب به سمت شمال را پيشنهاد میکند.
* گسل پيشوا:
گسل پيشوا، گسلی بهدرازای 34 کيلومتر و راستای E 130 N میباشد که در جنوب خاوری ورامين قرار دارد.اين گسل فشاری با شيب به سمت شمال خاوری میباشد. بخشی از خانههای پيشوا بر رویاين گسل ساخته شدهاند!!
* گسل قصر فيروزه:
گسل قصر فيروزه گسلی است با راستای شمال باختری- جنوبی خاوری در خاور تهران. طول اين گسله در حال حاضر روشن نيست و در گستره جنوب خاوری قصر فيروزه در امتداد رودخانه به جنوب خاوری میرود. بهنظر میرسد شيب اين گسله به سمت شمال خاوری میباشد. در خاور قصر فيروزه، اين گسله مرز ميان کوه و دشت را تشکيل میدهد.
منبع: ملكي،عباس، 1380، پهنهبندي لرزهاي چهارگوش تهران، پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي ومهندسي زلزله
reza6662
25 January 2006, 08:42 PM
تصویری از جا به جایی لایه ی رسوبات در محل گسل شمال تهران در منطقه شمال پونک - زیر برج های سهند و سبلان!!
http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/EnPics/aks-4-2.jpg
Glimpser
26 January 2006, 02:03 AM
دوست عزیز من توی یکی از جلسات ستاد بحران شهرداری تهران برای زلزله حضور داشتم بهتره که بدانید سالن های ورزشی چند منظوره ای که در تهران ساخته شده یا درحال شاخت است در اصل برای همین منظور طراحی و ساخته شده ولی یکی از مدیران قدیمی که در این مورد مطلع بود بطور خصوصی به من گفت بعد از زلزله در تهران بزرگترین آتش سوزی اتفاق می افتد که همه چیز را میسوزاند و شبیه اون در 1930 توی توکیو ژاپن اتفاق افتاده
فقط بعدش هرکی زنده موند باید سریع از شهر خارج بشه
بای
Ace
26 January 2006, 01:32 PM
سلام:
تاپیک بسیار مفیدی ایجاد شدهوقتی در بم شهری که جمعیتش جمعا میشد 100000 نفر زلزله ای به قدرت 7.4 ریشتر اتفاق افتاد و کل شهر تخریب شد دولت پس از 2 سال هنوز نتونسته یک چهارم از این شهر تاریخی رو بازسازی کنه این زلزله در یک شهر کوچک کمر دولت رو شکستهحال شما تصور کنید خدای ناکرده در شهری مثل تهران با این همه جمعیت و وجود مراکز مهم دولتی اگر سانحه ی زلزله پیش بیاد چه اتفاقی میفته.این یعنی فلج شدن کشورپیامد زلزله بزرگ در پایتخت:1_ویرانی مراکز مهم دولتی و تحقق این امر برای یک کشور یعنی به وجود امدن ضعف در مدیریت و وقتی که در ایام بعد سانحه مدیریت نباشه دیگه باید خودتون بدونید چی اتفاق میفته2_کشته شدن جمع کسیری از افراد به علت تراکم ساختمان ها3_بازم تا این جا مشکلی نیست اگر نشود این کشته شدگان رو پس از سه روز از زیر اوار در اورد(اگر خدا لطف کنه و زلزله در زمستان رخ بده و الا اگر تابستان اتفاق بیفته که دیگه هیچ اجساد زود تر فضای شهر رو آلوده میکنند) تازه اون موقع مشکلات اصلی به وجود میان .مثلا بو کرن اجساد زیر اوار که این مشکل به نوبه ی خود مشکلاتی از قبیل کاهش توانایی برای امداد رسانی /احتمال آلوده شدن به بیماری های مختلف و... (بیچاره اون هایی که خوشحال هستن زنده موندن نمیدونن چی در انتظارشون هست)4_حالا بریم سر موضوع امداد ببینیم به نظر شما ایا میشه این همه مردم رو به مدت حداقل 1 سال غذا و سر پناه داد5_راستی این موضوع رو هم بگم که یه مسئله ساده دیگه هم به وجود میاد با این تراکم ساختمان ها اگر خدای ناکرده این ها خراب بشن اون موقع فکر کردین این همه اوار رو کی میتونه جمع کنه بعد کجا بریزنشون6_این مثال ها چند مورد کوچک از پیامد های به وجود امدن زلزله در شهر بزرگی همچون تهران بودنپس باید به فکر چاره برای این موضوع بود همین جور که دوستان ذکر کردن چندین گسل اطراف و درون تهران وجود داره که اگر فعال بشن مشکل آفرین میشن.من در رابطه با راه حل برای این موضوع چیزی به ذهنم نمیاد لطفا دوستان نظر بدنموفق باشید
reza6662
27 January 2006, 02:58 PM
دوستان عزیز؛ ممنون از حضور و اظهار نظرتون
بله، فاجعه ی اصلی در تهران خواهد بود. حتا اگر آتش سوزی علمک های گاز نیز اتفاق نیفتد، جمع آوری انبوه زیرآوار ماندگان، تهیه ی امکانات درمانی برای مجروحین و دفن شاید یک میلیون کشته؛ کاری نیست که از عهده ی چند استان معین مانند قزوین و اصفهان بربیاید.
من چند پیشنهاد دارد:
1) تعویض سریع و بی چون چرای پایتخت (اگر آلمانها و قزاقها توانستند ما هم می توانیم)
2) محدود سازی ساخت و سازی در تهران (به خصوص در حریم گسلها)
3) عدم شماره گذاری اتومبیلهای جدید برای تهران (کسی هوس مهاجرت به تهران و مسافرکشی ننماید)
4) عدم فروش یا مجوز ساخت مسکن برای کسانی که سابقه ی کمتر از 20 سال سکونت در تهران دارند
5) افزایش قیمت بنزین در سطح شهر تهران (نسبت به سایر شهرها جهت فریبنده نبودن زندگی در تهران)
متاسفانه در عمل به هیچ اصولی پایبند نبوده ایم: مثلن ایجاد شهرک پردیس در شمال شرق تهران و درست در محل تلاقی گسلهای بسیار لرزه زای مشا و شمال تهران و همینطور ایجاد شهر جدید هشتگرد در منطقه ای که حتا احتمال وقوع زمین لرزه ی 8 ریشتری نیز در آنجا می رود.
به نظر من اگر زمین لرزه ای با قدرت بیش از 7 ریشتر در تهران اتفاق بیفتد (چیزی که اصلن عجیب و غیرمحتمل نیست) باید منتظر عواقب بسیار وخیمی (به دلیل از هم گسیختگی قدرت سیاسی در مرکز) در کل کشور باشیم: آشوب، هرج و مرج، سقوط قدرت سیاسی، غارت اموال مردم و . . .
آیا صاحبان چشمان بینا، عبرت می گیرند یا هنوز با برپایی مانورهای احمقانه ی زلزله و آتش زدن یک دستگاه ماشین اسقاطی، بینندگان خبر تلویزیون را سرگرم می کنند؟
pesaremelli
27 January 2006, 08:53 PM
واقعن اگه تهران زلزله بياد (خدا نكنه )يه چيزي اونورتر از فاجعه رخ ميده .
متاسفانه مسيولان نه چندان اينده نگر ما به فكر هزينه هاي انتقال پايتخت هستن و اسلن به اين فكر اين نيستند كه بعد از زلزله چقدر بايد كنند
reza6662
28 January 2006, 02:23 AM
واقعن اگه تهران زلزله بياد (خدا نكنه )يه چيزي اونورتر از فاجعه رخ ميده .
متاسفانه مسيولان نه چندان اينده نگر ما به فكر هزينه هاي انتقال پايتخت هستن و اسلن به اين فكر اين نيستند كه بعد از زلزله چقدر بايد كنند
متاسفانه زلزله در پایتخت، مشکلات و مسائل خیلی جدی تری از نجات و امداد به وجود می آره. اگر به کتاب حلیه المتقین (قسمت در احوالات آخرالزمان) نگاهی انداخته باشید، صحبت از زمین لرزه ی مهیب در ری (طهران) به سخن میان آمده و نوشته شده که ری در آن زمان مرکز ایران است و توسعه بسیار یافته است. به نظر من پس از زلزله ی مهیب و اصلی در تهران، قدرت سیاسی هم از بین می ره و باید منتظر حکومت جدید با نگرش های متفاوت باشیم. امیدوارم مسئولین دلسوز کشورمون به این نکات هرچند کوچک توجه بیشتری نمایند و با تدبیری مناسب از آشوب و هرج و مرج پس از زلزله ی تهران جلوگیری نمایند. چه بسا نابه سامانی در حوزه سیاسی پایتخت، باعث مشکلات بسیار در سایر نقاط کشور نیز می شود. :icon_eek:
reza6662
28 January 2006, 07:44 PM
مديرگروه ديناميک سازه : زلزله تهران بزرگترين واقعه بعد از طوفان نوح است.
با وقوع زلزله در تهران با آمار تخلفات جاني و مالي بالايي برخوردار هستيم که مدت طولاني قابل جبران نيست و ميتوان گفت اگر زلزله در تهران بيايد تبديل به بزرگترين واقعه بعد از طوفان نوح در جهان خواهد شد!
مهندس منصور ضياييفر، مدير گروه ديناميک سازه، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري کار ايران ايلنا با بيان اين مطلب گفت: مناطق سنتي در تهران وجود دارد که اکثر مردم آن سالها در آنجا زندگي ميکنند و خاطرات زيادي داشته و تمايل به ادامه زندگي در همان بافتها با سيستم قديمي را دارند.
وي، در ادامه بيان داشت: بازسازي بافتهاي فرسوده در مناطق سنتي تهران داراي مشکلات عديدهاي است، مردم اينگونه مناطق به حفظ ساختمانها به همان شکل اصلي تمايل دارند.
مهندس ضياييفر، حفظ بافتهاي قديمي با ارزش را ضروري دانست و گفت: به نظر من نبايد اقدامي در جهت ويران ساختن مناطق فرسوده انجام گيرد، بايد در اينگونه ساختمانها اصلاحات صورت گيرد تا از اين طريق بتوانيم بافتهاي قديمي با ارزش را حفظ کنيم.
وي، شيوه ساخت و ساز در شهرستانها را بهتر از تهران ارزيابي کرد و افزود: ساختمانهايي که 5 سال قبل در تهران ساخته شدهاند، به علت صرفه جويي در مصالح و ضعف در امر نظارت و همچنين ساختمانهايي که از 5 سال پيش تا به امروز ساخته شده، به دليل امضا فروشي!! برخي از مهندسان و عدم مسووليت در قبال کار ساختمانهاي عملن از مقاومت لازم برخوردار نيستند!
وي، افزود: در شهرستانها، مهندس از سيستم صاحب کار جدا شده و مسووليت ساخت و ساز به نظام مهندسي واگذار شده است، اين امر در شهرستانهايي مانند ايلام، کرمانشاه و تبريز بسيار کارآمد ارزيابي شده است.
نقل از سایت www.gooya.com (http://www.gooya.com) البته به وسیله ی فیلترشکن!
vBulletin v4.2.2, Copyright ©2000-2019, Jelsoft Enterprises Ltd.